راسو
راسو (Mustela nivalis) یکی از انواع پستانداران و کوچکترین عضو راسته زیستی گوشتخوارسانان است که بومی اوراسیا، آمریکای شمالی و شمال آفریقا به شمار میرود.
راسو جانوری شکارگر است و از جوندگانی مانند موش و گاهی خرگوش و خزندگانی مانند مار و مارمولک و پرندگان و تخم آنها و نیز حشراتی مانند سوسک، ملخ و جیرجیرک تغذیه میکند.

از آنجا که راسو معمولاً در نزدیکی مراکز انسانی، مانند روستاها و مزارع زندگی میکند ممکن است پرندگان خانگی مانند مرغ و خروس را نیز شکار کند. راسوها با گاز گرفتن زیر جمجمه طعمه، آن را میکشند.این جانور معمولاً در طول روز فعال است، زیرا با اینکه بیشتر با حس بویایی خود شکار میکند، حس بینایی و شنوایی خوبی هم دارد.راسو قابلیت دستآموز شدن دارد.
این جانور در بیشتر سرزمینهای جهان به جز قطب جنوب و استرالیا و برخی جزایر اقیانوسیه وجود دارد و در بسیاری از نقاط ایران از شمال تا جنوب زندگی میکند. در برخی نقاط جنوب ایران آن را «موش خرما» مینامند.
برای تولید مثل، جفتگيري در تمام ماههاي گرم سال انجام ميگيرد. مدت نزديكي كوتاه است و چندين بار تكرار ميشود. در حين جفتگيري، نر پشت گردن ماده را با دندان ميگيرد و او را با دستها نگه ميدارد. مدت آبستني حدود 35 روز است و سه تا 10 بچه ميزايد. تعداد دفعات زايمان دو بار در سال است (تأخير رشد سلول تخم در اين حيوان وجود ندارد). بچهها در سه هفتگي چشم باز ميكنند. تا سه ماهگي وابسته به مادر هستند و در يك سالگي بالغ ميشوند. در حالت وحشي عمر كمي دارند ولي در اسارت تا 10 سال زندگي ميكنند
گندراسو
(یا راسوی بدبو (به انگلیسی: skunk) یا راسوی آمریکایی از پستانداران در راستهٔ گوشتخواران است که بیشتر به خاطر مایع بسیار بدبویی که میتواند از خود به بیرون بپاشد مشهور شدهاست. آنها سیاهسفید (به صورت راهراه یا لکهای)، قهوهای یا صورتی هستند. ده گونه راسوی بدبو وجود دارد که در چهار سرده دستهبندی میشوند. دو گونه از آنها در اندونزی و فیلیپین زندگی میکنند و سایر گونهها در قاره آمریکا، از کانادا تا مرکز آمریکای جنوبی پراکندهاند. پیش از این راسوی آمریکایی از خانواده راسوئیان شمرده میشد ولی بررسیهای ژنتیکی که به تازگی انجام گرفته نشان میدهد که راسوی آمریکایی برخلاف تصور پیشین چندان به این خانواده وابسته نیست. امروزه گونههای راسوی آمریکایی به عنوان خانوادهای مستقل با نام گندراسویان Mephitidae شناخته میشوند که در بالاخانوادهٔ Musteloidea که همچنین شامل راسوها و خرسها میشود، قرار دارند.
اگر به راسوی آمریکایی حمله شود برای دفاع از خود پایش را محکم به زمین میکوبد و سپس روی دو پا بلند میشود و مایع بسیار بدبویی را از غدههایی که زیر دمش قرار دارند به بیرون و به طرف دشمن میپاشد. بیشتر جانوران کاری به کار این جانور ندارند.
راسوی آمریکایی را به خاطر پوست گرانقیمتش در مزرعههای ویژهای پرورش میدهند و برای رها شدن از بوی زننده، غدههای مخصوص او را در زمان نوزادی از بدنش بیرون میآورند.طول انواع این جانور از ۴۰ تا ۹۴ سانتیمتر و وزن آنها از نیم کیلوگرم تا ۸ کیلوگرم متغیر است. معمولاً رنگ خز آنها سیاه و سفید است.این جانور همهچیزخوار است و قابلیت خانگی شدن دارد.
روباه سیبریایی
روباه سیبریایی (نام علمی: Vulpes vulpes) یک روباه اهلیشده است.
گرگ جزیره فالکلند
گرگ جزیرهٔ فالکلند پستانداری بود که در جزیرهٔ فالکلند زندگی میکرد ولی در سال ۱۸۷۶ میلادی منقرض شد.
نارامزیان
نارامزیان (نام علمی: Ferae) کلادی از پستانداران است که شامل راستههای گوشتخوارسانان و پولکپوستسانان میشود که نخستی دارای بیش از ۲۶۰ گونه پراکنده در سراسر جهان و دومی دارای ۸ گونه پراکنده در مناطق گرمسیری آفریقا و آسیا است.
اگرچه پانگولینها همانندی زیادی به گوشتخواران ندارند و در گذشته گمان بر این میرفت که خویشاوندان نزدیک شگفتبندان (همچون آرمادیلوها، تنبلها، و غیره) باشند، اما بررسیهای دیانای به تازگی نشان دادهاند که آنها نزدیکی بیشتری با گوشتخوارسانان دارند.
پژوهشهای جدید نشان دادهاند که نزدیکترین خویشاوندان نارامزیان تکسمسانان (اسبها، تاپیرها، و کرگدنها) و نیز آببازجفتسمان – که جفتسمسانان را با آببازسانان یکپارچه میکند – هستند.این ردهبندی در درخت فیلوژنتیک زیر آمده است. فیلوژنی دیگری که کمتر تایید شده است نزدیکترین خویشاوندان نارامزیان را تکسمسانان و خفاشسانان (و نه آببازجفتسمان) قرار میدهد.
نارامزیان به همراه تکسمسانان در گروه جانوردوستیان Zooamata گذاشته شدهاند. نارامزیان، تکسمسانان، و خفاشسانان با هم را بالاسبنارامزیان Pegasoferae میخوانند.
همهچیزخوار
همهچیزخوار به گونههایی از جانداران گفته میشود که هم از گیاهان و هم از جانوران به عنوان غذای اصلی خود استفاده میکنند و دستگاه گوارشی آنها هم برای هضم مواد گیاهی و هم گوشت انطباق یافتهاست. خوک، کلاغ و انسان از معروفترین نمونههای گونههای همهچیزخوارند.
البته جانداران همهچیزخوار در واقع «هر چیز» -که حیوانات دیگر میخورند- را نمیخورند. بلکه فقط از چیزهای سهلالوصول و دارای حداقلی از ارزش غذایی استفاده می کنند. مثلاً بیشتر آنها نمیتوانند از راه چریدن زنده بمانند چون علوفه ارزش غذایی کافی ندارند یا از بعضی حیوانات که شکارشان برای آنها ممکن نیست یا بسیار دشوار است، تغذیه نمیکنند.
البته برخی از گیاهخواران هم گاه از گوشت تغذیه میکنند و برخی از گوشتخواران هم گاهی گیاه میخورند، ولی تقسیمبندی موجودات زنده به گیاهخوار، گوشتخوار و همهچیزخوار بر اساس انتخاب منابع غذایی اصلی از سوی مجموع افراد یک گونه صورت میپذیرد.
بیشتر انواع خرس همهچیزخوار بهشمار میآیند، ولی رژیم غذایی هر یک از افراد آنها ممکن است از منحصراً گوشتخوار تا منحصراً گیاهخوار متفاوت باشد که این بستگی به آن دارد که چه نوع منابع غذایی در هر محل یا هر فصل در دسترس آنها قرار دارد.
از پستاندارانی که بنا به طبیعت خود همهچیزخوارند میتوان به خوک، گورکن، خرس، جوجه تیغی، صاریغ، اسکانک، راکون، سمورچه، موش، رات و شامپانزه اشاره کرد. برخی از پرندگان هم همهچیزخوارند و از میوهها تا حشرات، کرم، ماهی و جوندگان کوچک را میخورند، مانند مرغ، کلاغ، کلاغ سیاه، زاغی، غراب و آبچلیکها. همچنین بعضی از مارمولکها، لاکپشتها، ماهیها و بیمهرگان نیز همهچیزخوارند.
جوجهتیغی
جوجهتیغی یا خارپشت به جانوران پستانداری گفته میشود که در خانواده خارپشتها (نام علمی: Erinaceidae) قرار میگیرند. گاه تَشی نیز به دلیل خارهایی که بر پشت آن قرار دارد جوجه تیغی و خارپشت نامیده میشود اما تشی جانوری کاملا متفاوت از راسته جوندگان است، در حالی که جوجهتیغیها کوچکتر و همهچیزخوار و از راسته پستانداران حشرهخوار هستند.
در مجموع ۱۷ گونه جوجه تیغی در نقاط مختلف آسیا، اروپا، آفریقا شناسایی شده که در پنج سرده زیستی جای میگیرند. این حیوان بومی بر جدید یعنی استرالیا و آمریکا نیست. نزدیکترین خویشاندان این جانور حشرهخوارها یعنی اعضای خانوادهٔ Soricidae هستند که ظاهری بسان موش کور دارند اما مثل جوجه تیغیها به راسته حشرهخوارها تعلق دارند. جوجه تیغیها از پستانداران اولیه به شمار میروند و مثل اغلب آنها به زندگی شبزی و رژیم غذایی حشرهخواری خو گرفتهاند.
جوجهتیغی تقریباً در تمام مناطق دنیا موجود است، همچنین در ایران و بهویژه در مناطق گرمسیری زیاد است وبه گویش محلی هرمزگانی به آن زُزُه میگویند، این جانور بهوسیلهٔ خارهای که برپشتش قرار دارد از خود دفاع میکند. این خارها در واقع موهایی توخالی هستند که با کراتین موجود در آنها باعث تیزی و سفتی شدهاست و بر خلاف باور عمومی سمی نیست. جوجهتیغیها اغلب در هنگام احساس خطر خود را به صورت گلوله در میآورند به طوریکه تمام تیغهای آنها رو به سمت بیرون قرار میگیرد. تمام گونههای جوجه تیغی از این مکانیسم دفاعی بهرهمند هستند اما موفقیت آنها بستگی به میزان تیغهای شان دارد. به همین دلیل گونههایی از جوجهتیغی که برای وزن کمتر از تیغهای کمتری برخوردارند بیشتر تمایل دارند تا از دشمن فرار کرده و گاهی به او حمله کنند و از تیغهایشان به عنوان آخرین حربه استفاده کنند. پرندگان شکاری به ویژه جغدها، راسو، روباه، گرگ، گورکن و خدنگ از جمله دشمنان طبیعی جوجه تیغیها به شمار میروند.
مشخصات جوجهتیغی
جوجه تیغی در انگلیسی به hedgehog خوانده میشود که از دو کلمه hedge و hog تشکیل شده است. اولی به معنای خار و دومی به معنای خوک است. دلیل استفاده از نام خوک در اسم جوجه تیغی، تشابه شکل جمجمه جوجه تیغی با جمجمه خوک است. طول تقریبی و متوسط جوجهتیغی در حدود ۱۹ سانتیمتر است، و طول دُمَش در حدود ۲٫۵ سانتیمر است، خار پشتش سیاه، و در نهایت به رنگ سفید کمی مایل به خاکی منتهی میشود. اما رنگ شکمش سفید همراه با رنگ خاکی مانند است. جلو صورتش از موهای سفید و بیج پوشیدهاست. «جوجهتیغی گوش دراز» یکی از کوچکترین جوجهتیغیها است که در مناطق شبه صحراوی زندگی میکند. از این نوع جوجهتیغی در شبه جزیره عربستان زیاد وجود دارد. گوشهای درازش در ایجاد اماکن وجود دشمن باشنیدن صدا از اماکن دور به او کمک میکند، همچنین حس شامه قوی دارد و میتواند از نقاط متفاوت قربانی خود را تشخیص دهد .
سالی یک بار میزاید، به بچه اش شیر میدهد، سرش کوچک است و گردن ندارد، بینی أش کمی دراز است، پاهایش کوتاه و تمام بدنش از خار پوشیدهاست . هروقت احساس خطر کرد مانند یک توپ خاردار جَمع (گِرد) یا (گلوله) میشود . جوجهتیغیها معمولاً به دلیل وجود این تیغها برپشتشان بیباکند زیرا اگر با خطری روبهرو شدند میتوانند به شکل یک گلوله خارداری درآیند، و معمولاً دشمنان طبیعی(جغد-روباه- گرگ- راسو) به آنها کاری ندارند اما بیشتر جوجهتیغیها روی جادهها که خارهایشان در برابر اتومبیلها حفاظی به حساب نمیآیند کشته میشوند .
در زمستان میخوابند، و در بهار برمی خیزند . در پائیز به جفتگیری و زاد و ولد میپردازند. بیشتر در شبهای مهتابی ظاهر میشوند .
تغذیه
جوجهتیغیها در طول روز میخوابند، عصرها در جستجوی غذا به بیرون میروند، حتی گاهی تا نیم فرسنگ از پی غذا راه طی میکنند. آنها از حشرات، حلزونها، لیسه، لارو حشرات و به ندرت قورباغه و مارمولک، « تخم پرندگان»، « میوه جات»، « مار»، « کرم ها»، موش، صمغ درختان و سبزیجات صحرایی، تغذیه میکنند. جوجهتیغیها غذای خود را عمدتاً به کمک حس بویایی مییابند. جوجهتیغیها در مقایسه با اندازه جثهشان زیاد غذا میخورند. در سرمای زمستان هنگامی که غذای دیگر به وفور در دسترس نیست زمستانخوابی میکنند و از ذخیره چربی که در فصل فراوانی غذا ذخیره کردهاند استفاده میکنند. یکی از دشمنان جوجه تیغی روباه است که به گونه بسیار متفکرانه ای جوجه تیغی را شکار می کند به این صورت که حیوان را که به صورت گرد در امده به سمت اب هل می دهد و می برد .جوجه تیغی به محض تماس با اب برای جلوگیری از غرق شدن خود را از حالت گلوله ای خارج می کند در همین لحظه روباه با دندان یا پنجه شکم حیوان را پاره می کند.
زیستگاه
زیستگاه و قلمرو و محیط بیابانهای شنی، درههای کوهستانی، دشتها، (پشتخههای) سنگلاخی، مناطق خاکی ونرم که دارای درختچه باشد. این جانور لانهأش در زیر زمین میسازد.
جوجهتیغی عاشق آب وهوای لطیف و آزاد است، بنابراین هنگام ساختن لانه زیر زمین دو درب به آن میسازد، یکی رو به سمت شمال و دیگری رو به سمت جنوب، بطوریکه هروقت باد از سوی شمال باشد به درون لانه وارد شود و از درب جنوبی خارج شود، همچنین اگر هوای جنوبی باشد از سمت شمال خارج گردد، به این صورت لانهأش همیشه خنک نگه میدارد. بیشتر در شبهای مهتابی و زیر نور ماه به دنبال غذا میرود.
زاد و ولد
جوجهتیغی معمولاً از آغاز ماه ژوئیه تا اواخر ماه سپتامبر زاد و ولد میکنند. ماده از ۳ تا ۶ بچه میگذارد بعد از مدت بارداری (حَمل) که در حدود ۴۰ روز میباشد. ماده سالی یک بار میزاید. بچهها بعد از ولادت خار به پشت ندارند و لخت و کور هستند، بعد ۷ روز چشم باز میکنند، و بعد ۲۱ روز میتوانند غذا بخورند. خار پشتش در برابر حیوانات دیگر مانند روباه٬ سگ و شغال از آن حمایت میکند. جوجهتیغی حیوانی شبرو است، در روزها میخوابد، و فقط در شب از لانه خارج میشود.
کاربرد
از جوجه تیغی هم به عنوان حیوان خانگی هم در بعضی فرهنگها به عنوان غذا استفاده میشود.(به عنوان مثال در مصر به عنوان غذا به مصرف میرسیده است)اما مهمترین استفاده ای که میتوان از جوجه تیغی کرد در کنترل آفات درکشاورزی است به طوریکه هر عدد جوجه تیغی قادر است 200 گرم حشره را در هر شب خورده و بدین طریق به کنترل آفات و حشرات در کشاورزی کمک کند.
keywords : نور ایران،سایت نور ایران،مقاله نور ایران
راسو (Mustela nivalis) یکی از انواع پستانداران و کوچکترین عضو راسته زیستی گوشتخوارسانان است که بومی اوراسیا، آمریکای شمالی و شمال آفریقا به شمار میرود.
راسو جانوری شکارگر است و از جوندگانی مانند موش و گاهی خرگوش و خزندگانی مانند مار و مارمولک و پرندگان و تخم آنها و نیز حشراتی مانند سوسک، ملخ و جیرجیرک تغذیه میکند.

از آنجا که راسو معمولاً در نزدیکی مراکز انسانی، مانند روستاها و مزارع زندگی میکند ممکن است پرندگان خانگی مانند مرغ و خروس را نیز شکار کند. راسوها با گاز گرفتن زیر جمجمه طعمه، آن را میکشند.این جانور معمولاً در طول روز فعال است، زیرا با اینکه بیشتر با حس بویایی خود شکار میکند، حس بینایی و شنوایی خوبی هم دارد.راسو قابلیت دستآموز شدن دارد.
این جانور در بیشتر سرزمینهای جهان به جز قطب جنوب و استرالیا و برخی جزایر اقیانوسیه وجود دارد و در بسیاری از نقاط ایران از شمال تا جنوب زندگی میکند. در برخی نقاط جنوب ایران آن را «موش خرما» مینامند.
برای تولید مثل، جفتگيري در تمام ماههاي گرم سال انجام ميگيرد. مدت نزديكي كوتاه است و چندين بار تكرار ميشود. در حين جفتگيري، نر پشت گردن ماده را با دندان ميگيرد و او را با دستها نگه ميدارد. مدت آبستني حدود 35 روز است و سه تا 10 بچه ميزايد. تعداد دفعات زايمان دو بار در سال است (تأخير رشد سلول تخم در اين حيوان وجود ندارد). بچهها در سه هفتگي چشم باز ميكنند. تا سه ماهگي وابسته به مادر هستند و در يك سالگي بالغ ميشوند. در حالت وحشي عمر كمي دارند ولي در اسارت تا 10 سال زندگي ميكنند
گندراسو
(یا راسوی بدبو (به انگلیسی: skunk) یا راسوی آمریکایی از پستانداران در راستهٔ گوشتخواران است که بیشتر به خاطر مایع بسیار بدبویی که میتواند از خود به بیرون بپاشد مشهور شدهاست. آنها سیاهسفید (به صورت راهراه یا لکهای)، قهوهای یا صورتی هستند. ده گونه راسوی بدبو وجود دارد که در چهار سرده دستهبندی میشوند. دو گونه از آنها در اندونزی و فیلیپین زندگی میکنند و سایر گونهها در قاره آمریکا، از کانادا تا مرکز آمریکای جنوبی پراکندهاند. پیش از این راسوی آمریکایی از خانواده راسوئیان شمرده میشد ولی بررسیهای ژنتیکی که به تازگی انجام گرفته نشان میدهد که راسوی آمریکایی برخلاف تصور پیشین چندان به این خانواده وابسته نیست. امروزه گونههای راسوی آمریکایی به عنوان خانوادهای مستقل با نام گندراسویان Mephitidae شناخته میشوند که در بالاخانوادهٔ Musteloidea که همچنین شامل راسوها و خرسها میشود، قرار دارند.
اگر به راسوی آمریکایی حمله شود برای دفاع از خود پایش را محکم به زمین میکوبد و سپس روی دو پا بلند میشود و مایع بسیار بدبویی را از غدههایی که زیر دمش قرار دارند به بیرون و به طرف دشمن میپاشد. بیشتر جانوران کاری به کار این جانور ندارند.
راسوی آمریکایی را به خاطر پوست گرانقیمتش در مزرعههای ویژهای پرورش میدهند و برای رها شدن از بوی زننده، غدههای مخصوص او را در زمان نوزادی از بدنش بیرون میآورند.طول انواع این جانور از ۴۰ تا ۹۴ سانتیمتر و وزن آنها از نیم کیلوگرم تا ۸ کیلوگرم متغیر است. معمولاً رنگ خز آنها سیاه و سفید است.این جانور همهچیزخوار است و قابلیت خانگی شدن دارد.
روباه سیبریایی
روباه سیبریایی (نام علمی: Vulpes vulpes) یک روباه اهلیشده است.
گرگ جزیره فالکلند
گرگ جزیرهٔ فالکلند پستانداری بود که در جزیرهٔ فالکلند زندگی میکرد ولی در سال ۱۸۷۶ میلادی منقرض شد.
نارامزیان
نارامزیان (نام علمی: Ferae) کلادی از پستانداران است که شامل راستههای گوشتخوارسانان و پولکپوستسانان میشود که نخستی دارای بیش از ۲۶۰ گونه پراکنده در سراسر جهان و دومی دارای ۸ گونه پراکنده در مناطق گرمسیری آفریقا و آسیا است.
اگرچه پانگولینها همانندی زیادی به گوشتخواران ندارند و در گذشته گمان بر این میرفت که خویشاوندان نزدیک شگفتبندان (همچون آرمادیلوها، تنبلها، و غیره) باشند، اما بررسیهای دیانای به تازگی نشان دادهاند که آنها نزدیکی بیشتری با گوشتخوارسانان دارند.
پژوهشهای جدید نشان دادهاند که نزدیکترین خویشاوندان نارامزیان تکسمسانان (اسبها، تاپیرها، و کرگدنها) و نیز آببازجفتسمان – که جفتسمسانان را با آببازسانان یکپارچه میکند – هستند.این ردهبندی در درخت فیلوژنتیک زیر آمده است. فیلوژنی دیگری که کمتر تایید شده است نزدیکترین خویشاوندان نارامزیان را تکسمسانان و خفاشسانان (و نه آببازجفتسمان) قرار میدهد.
نارامزیان به همراه تکسمسانان در گروه جانوردوستیان Zooamata گذاشته شدهاند. نارامزیان، تکسمسانان، و خفاشسانان با هم را بالاسبنارامزیان Pegasoferae میخوانند.
همهچیزخوار
همهچیزخوار به گونههایی از جانداران گفته میشود که هم از گیاهان و هم از جانوران به عنوان غذای اصلی خود استفاده میکنند و دستگاه گوارشی آنها هم برای هضم مواد گیاهی و هم گوشت انطباق یافتهاست. خوک، کلاغ و انسان از معروفترین نمونههای گونههای همهچیزخوارند.
البته جانداران همهچیزخوار در واقع «هر چیز» -که حیوانات دیگر میخورند- را نمیخورند. بلکه فقط از چیزهای سهلالوصول و دارای حداقلی از ارزش غذایی استفاده می کنند. مثلاً بیشتر آنها نمیتوانند از راه چریدن زنده بمانند چون علوفه ارزش غذایی کافی ندارند یا از بعضی حیوانات که شکارشان برای آنها ممکن نیست یا بسیار دشوار است، تغذیه نمیکنند.
البته برخی از گیاهخواران هم گاه از گوشت تغذیه میکنند و برخی از گوشتخواران هم گاهی گیاه میخورند، ولی تقسیمبندی موجودات زنده به گیاهخوار، گوشتخوار و همهچیزخوار بر اساس انتخاب منابع غذایی اصلی از سوی مجموع افراد یک گونه صورت میپذیرد.
بیشتر انواع خرس همهچیزخوار بهشمار میآیند، ولی رژیم غذایی هر یک از افراد آنها ممکن است از منحصراً گوشتخوار تا منحصراً گیاهخوار متفاوت باشد که این بستگی به آن دارد که چه نوع منابع غذایی در هر محل یا هر فصل در دسترس آنها قرار دارد.
از پستاندارانی که بنا به طبیعت خود همهچیزخوارند میتوان به خوک، گورکن، خرس، جوجه تیغی، صاریغ، اسکانک، راکون، سمورچه، موش، رات و شامپانزه اشاره کرد. برخی از پرندگان هم همهچیزخوارند و از میوهها تا حشرات، کرم، ماهی و جوندگان کوچک را میخورند، مانند مرغ، کلاغ، کلاغ سیاه، زاغی، غراب و آبچلیکها. همچنین بعضی از مارمولکها، لاکپشتها، ماهیها و بیمهرگان نیز همهچیزخوارند.
جوجهتیغی
جوجهتیغی یا خارپشت به جانوران پستانداری گفته میشود که در خانواده خارپشتها (نام علمی: Erinaceidae) قرار میگیرند. گاه تَشی نیز به دلیل خارهایی که بر پشت آن قرار دارد جوجه تیغی و خارپشت نامیده میشود اما تشی جانوری کاملا متفاوت از راسته جوندگان است، در حالی که جوجهتیغیها کوچکتر و همهچیزخوار و از راسته پستانداران حشرهخوار هستند.
در مجموع ۱۷ گونه جوجه تیغی در نقاط مختلف آسیا، اروپا، آفریقا شناسایی شده که در پنج سرده زیستی جای میگیرند. این حیوان بومی بر جدید یعنی استرالیا و آمریکا نیست. نزدیکترین خویشاندان این جانور حشرهخوارها یعنی اعضای خانوادهٔ Soricidae هستند که ظاهری بسان موش کور دارند اما مثل جوجه تیغیها به راسته حشرهخوارها تعلق دارند. جوجه تیغیها از پستانداران اولیه به شمار میروند و مثل اغلب آنها به زندگی شبزی و رژیم غذایی حشرهخواری خو گرفتهاند.
جوجهتیغی تقریباً در تمام مناطق دنیا موجود است، همچنین در ایران و بهویژه در مناطق گرمسیری زیاد است وبه گویش محلی هرمزگانی به آن زُزُه میگویند، این جانور بهوسیلهٔ خارهای که برپشتش قرار دارد از خود دفاع میکند. این خارها در واقع موهایی توخالی هستند که با کراتین موجود در آنها باعث تیزی و سفتی شدهاست و بر خلاف باور عمومی سمی نیست. جوجهتیغیها اغلب در هنگام احساس خطر خود را به صورت گلوله در میآورند به طوریکه تمام تیغهای آنها رو به سمت بیرون قرار میگیرد. تمام گونههای جوجه تیغی از این مکانیسم دفاعی بهرهمند هستند اما موفقیت آنها بستگی به میزان تیغهای شان دارد. به همین دلیل گونههایی از جوجهتیغی که برای وزن کمتر از تیغهای کمتری برخوردارند بیشتر تمایل دارند تا از دشمن فرار کرده و گاهی به او حمله کنند و از تیغهایشان به عنوان آخرین حربه استفاده کنند. پرندگان شکاری به ویژه جغدها، راسو، روباه، گرگ، گورکن و خدنگ از جمله دشمنان طبیعی جوجه تیغیها به شمار میروند.
مشخصات جوجهتیغی
جوجه تیغی در انگلیسی به hedgehog خوانده میشود که از دو کلمه hedge و hog تشکیل شده است. اولی به معنای خار و دومی به معنای خوک است. دلیل استفاده از نام خوک در اسم جوجه تیغی، تشابه شکل جمجمه جوجه تیغی با جمجمه خوک است. طول تقریبی و متوسط جوجهتیغی در حدود ۱۹ سانتیمتر است، و طول دُمَش در حدود ۲٫۵ سانتیمر است، خار پشتش سیاه، و در نهایت به رنگ سفید کمی مایل به خاکی منتهی میشود. اما رنگ شکمش سفید همراه با رنگ خاکی مانند است. جلو صورتش از موهای سفید و بیج پوشیدهاست. «جوجهتیغی گوش دراز» یکی از کوچکترین جوجهتیغیها است که در مناطق شبه صحراوی زندگی میکند. از این نوع جوجهتیغی در شبه جزیره عربستان زیاد وجود دارد. گوشهای درازش در ایجاد اماکن وجود دشمن باشنیدن صدا از اماکن دور به او کمک میکند، همچنین حس شامه قوی دارد و میتواند از نقاط متفاوت قربانی خود را تشخیص دهد .
سالی یک بار میزاید، به بچه اش شیر میدهد، سرش کوچک است و گردن ندارد، بینی أش کمی دراز است، پاهایش کوتاه و تمام بدنش از خار پوشیدهاست . هروقت احساس خطر کرد مانند یک توپ خاردار جَمع (گِرد) یا (گلوله) میشود . جوجهتیغیها معمولاً به دلیل وجود این تیغها برپشتشان بیباکند زیرا اگر با خطری روبهرو شدند میتوانند به شکل یک گلوله خارداری درآیند، و معمولاً دشمنان طبیعی(جغد-روباه- گرگ- راسو) به آنها کاری ندارند اما بیشتر جوجهتیغیها روی جادهها که خارهایشان در برابر اتومبیلها حفاظی به حساب نمیآیند کشته میشوند .
در زمستان میخوابند، و در بهار برمی خیزند . در پائیز به جفتگیری و زاد و ولد میپردازند. بیشتر در شبهای مهتابی ظاهر میشوند .
تغذیه
جوجهتیغیها در طول روز میخوابند، عصرها در جستجوی غذا به بیرون میروند، حتی گاهی تا نیم فرسنگ از پی غذا راه طی میکنند. آنها از حشرات، حلزونها، لیسه، لارو حشرات و به ندرت قورباغه و مارمولک، « تخم پرندگان»، « میوه جات»، « مار»، « کرم ها»، موش، صمغ درختان و سبزیجات صحرایی، تغذیه میکنند. جوجهتیغیها غذای خود را عمدتاً به کمک حس بویایی مییابند. جوجهتیغیها در مقایسه با اندازه جثهشان زیاد غذا میخورند. در سرمای زمستان هنگامی که غذای دیگر به وفور در دسترس نیست زمستانخوابی میکنند و از ذخیره چربی که در فصل فراوانی غذا ذخیره کردهاند استفاده میکنند. یکی از دشمنان جوجه تیغی روباه است که به گونه بسیار متفکرانه ای جوجه تیغی را شکار می کند به این صورت که حیوان را که به صورت گرد در امده به سمت اب هل می دهد و می برد .جوجه تیغی به محض تماس با اب برای جلوگیری از غرق شدن خود را از حالت گلوله ای خارج می کند در همین لحظه روباه با دندان یا پنجه شکم حیوان را پاره می کند.
زیستگاه
زیستگاه و قلمرو و محیط بیابانهای شنی، درههای کوهستانی، دشتها، (پشتخههای) سنگلاخی، مناطق خاکی ونرم که دارای درختچه باشد. این جانور لانهأش در زیر زمین میسازد.
جوجهتیغی عاشق آب وهوای لطیف و آزاد است، بنابراین هنگام ساختن لانه زیر زمین دو درب به آن میسازد، یکی رو به سمت شمال و دیگری رو به سمت جنوب، بطوریکه هروقت باد از سوی شمال باشد به درون لانه وارد شود و از درب جنوبی خارج شود، همچنین اگر هوای جنوبی باشد از سمت شمال خارج گردد، به این صورت لانهأش همیشه خنک نگه میدارد. بیشتر در شبهای مهتابی و زیر نور ماه به دنبال غذا میرود.
زاد و ولد
جوجهتیغی معمولاً از آغاز ماه ژوئیه تا اواخر ماه سپتامبر زاد و ولد میکنند. ماده از ۳ تا ۶ بچه میگذارد بعد از مدت بارداری (حَمل) که در حدود ۴۰ روز میباشد. ماده سالی یک بار میزاید. بچهها بعد از ولادت خار به پشت ندارند و لخت و کور هستند، بعد ۷ روز چشم باز میکنند، و بعد ۲۱ روز میتوانند غذا بخورند. خار پشتش در برابر حیوانات دیگر مانند روباه٬ سگ و شغال از آن حمایت میکند. جوجهتیغی حیوانی شبرو است، در روزها میخوابد، و فقط در شب از لانه خارج میشود.
کاربرد
از جوجه تیغی هم به عنوان حیوان خانگی هم در بعضی فرهنگها به عنوان غذا استفاده میشود.(به عنوان مثال در مصر به عنوان غذا به مصرف میرسیده است)اما مهمترین استفاده ای که میتوان از جوجه تیغی کرد در کنترل آفات درکشاورزی است به طوریکه هر عدد جوجه تیغی قادر است 200 گرم حشره را در هر شب خورده و بدین طریق به کنترل آفات و حشرات در کشاورزی کمک کند.
keywords : نور ایران،سایت نور ایران،مقاله نور ایران